در خلاصه کتاب قدرت شروع ناقص اثر جیمز کلییر انتشارات ملیکان به راههای رسیدن به عملکرد بهتر شخصی و چگونگی برنامه ریزی می پردازیم. در این مقاله قصد داریم برای افرادی که دچار کمالگرایی بیش از حد هستند مطالبی را از کتاب قدرت شروع ناقص ارائه دهیم. اگر احساس می کنید گاهاً دچار اهمالکاری می شوید یا اینکه برای شروع و انجام کاری منتظر شرایط بهتر هستید، با مطالعه این مقاله می توانید از راهکارهای مفید آن استفاده نمایید و برای اهداف خود قدم بردارید.

کتاب قدرت شروع ناقص

ما برای انجام کارها و اهداف مهم خود معمولاً دچار ترس و اضطراب خواهیم شد. گاهی ممکن است به بهانه مناسب نبودن شرایط و لوازم اصلاً شروع نکنیم. گاهی ممکن است برای اینکه شروع نکنیم به دنبال انجام کارهایی باشیم که در آن روز و آن لحظه اصلاً مهم و قابل اهمیت نباشد. مثلاً فرد بجای پرداختن به کار مهم، مشغول مرتب کردن خانه که اتفاقاً خیلی هم نامرتب نیست بپردازد یا برای خرید  مواد غذایی و دیگر وسایل غیرضروری وقت صرف کند. یا فردی که امکانات میز کارش را بهانه می کند که کار اصلی را به تأخیر بیندازد. در این خصوص جیمز کلییر کتاب قدرت شروع ناقص را برای بهتر انجام دادن کارها نوشت.

وقتی هدفی داشته باشید یافتن کسی که قبلاً به آن هدف دست یافته باشد و مهندسی معکوس راهبرد او کار ساده ای است. این کار گاهی بسیار مفید است. چیزی که امروز برای افراد موفق بهیته است لزوماً همان چیزی نیست که شما هم برای شروع به آن نیاز دارید. بین این دو تفاوت وجود دارد.

همین که فکر کنید باید بیشتر یاد بگیرید یا قبل از شروع همه چیز را ردیف کنید، اغلب ممکن است مانع بزرگی شود و شما را از انجام کارهای واقعاً مهم بازدارد. اجازه ندهید رؤیای بهینگی و ایده آل گرایی شما مانع برداشتن اولین گام شود.

شروع ناقص را همیشه می توان بهبهود داد، اما وسواس داشتن درباره ی بهترین یا کامل ترین برنامه هرگز به خودی خود شما را به جایی نمی رساند.

اگر از خودتان بیشتر توقع داشته باشید، به سختی می توانید شروع کنید.

قانون بیست_هشتاد

قانون بیست_هشتاد بیان می کند که در هر حوزه ی خاص تعداد کمی از عوامل بخش عمده ی نتایج را به بار می آورند. مثلاً هشتاد درصد زمین های ایتالیا به بیست درصد مردم تعلق دارد. یا فقط بیست درصد تیم ها در 75 درصد مسابقات قهرمانی NBA (National Basketball Association) برنده می شوند. ضرورتی ندارد حتماً مجموع دو عدد صد شود. نکته ی اصلی این است که بخش کوچکی از عوامل، بخش عمده ی نتایج را ایجاد می کنند.

قانون بیست_هشتاد طبق اثربخشی(کار درست انجام دادن)کنونی شما پیشنهاد ارائه می کند. در این قانون برترین ارزش همان چیزی است که بر اساس مهارت های پیشین و فرصت های کنونی شما محاسبه می شود.

قانون بیست_هشتاد کمک می کند با یافتن چیزهای مفید در گذشته تان در آینده از آن ها بیشتر بهره مند شوید. بنابراین، اگر نمی خواهید آینده تان در ادامه ی بهره برداریِ هرچه بیشتر از گذشته تان باشد، به رویکرد متفاوتی نیاز خواهید داشت. عیب اثربخشی آن است که به جای آینده بر بهینه سازی گذشته تمرکز می کند.

پنج گام برای داشتن مغزی خلاق تر

بدر ابتدا به یاد داشته باشید که تفکر خلاقانه مهم ترین مهارت ممکن برای هرکس است. تقریباً برای هر مشکلی در کار یا زندگی خود می توانید از راهکارهای نوآورانه، تفکر جانبی و ایده های خلاق کمک بگیرید. هرکس می تواند با استفاده از این پنج گام یاد بگیرد چگونه خلاق شود.

1. جمع آوری اطلاعات: در طول این مرحله بر دو چیز تمرکز کنید. ابتدا یادگیری موضوعات خاصِ مرتبط با فعالیت کنونی شما و دوم یادگیری موضوعات عمومی دیگر.
2. موشکافی اطلاعات: در این مرحله، آموخته های خود را از زوایای مختلف بررسی و آن ها را با هم ترکیب می کنید.
3. فاصله گرفتن از مشکل: در این مرحله، مشکل را کاملاً از ذهن خود بیرون می کنید و با کاری مفرح و هیججان انگیز سرگرم می شوید.
4. تجلی ایده: گاهی بعد از یک استراحت کوتاه، به شرط آن که در طول استراحت به مشکل فکر نکرده باشد، چیزی که قبلاً درباره ی آن به بن بست رسیده بودید ناگهان با بینشی جدید به ذهن شما بر می گردد.
5. اصلاح و پختن ایده: هر ایده برای موفقیت باید آزمایش شود، نقد شود و در صورت لزوم اصلاح شود.

خلاقیت این نیست که اولین یا تنها کسی باشیم که ایده ای را کشف کرده است. خلاقیت این است که موضوعات مختلف را با هم مرتبط کنیم.

اثر دومینو چیست؟

اثر دومینو بیانگر آن است که با تغییر یک رفتار تأثیر آن، به صورت زنجیره ای از بازخوردها، سایر رفتارهای مرتبط را هم تحت تأثیر قرار می دهد. یا به عبارتی دیگر، عادتی خاص عادتی دیگر را در پی دارد و این همان اثر دومینو است.

اثر دومینو صرفاً سبب سلسله ای از رفتارهای جدید نمی شود، بلکه حتی تصور ذهنی ما را از خودمان تغییر می دهد. با افتادن هر قطعه ی دومینو، پنداشت شما از خودتان تغییر می کند و بر مبنای هویت جدید عادت های جدیدی خلق می کنید.

قواعد اثر دومینو

1. از چیزهایی شروع کنید که بیشترین انگیزه را برای انجام آن دارید. از رفتارهای کوچک شروع کنید و بر آن ها مداومت کنید.
2. آهسته . پیوسته پیش روی کنیدو بلافاصله بعد از اتمام یک فعالیت به فعالیت انگیزه بخش بعدی بپردازید.
3. هروقت شک کردید، کارها را به کارهای کوچک تر بشکنید. سعی کنید کارها را تا حد امکان کوچک کنید که بتوانید راحت آن ها را مدیریت کنید.

روی یک رفتار پر هیجان تمرکز و جلوی راهش را باز کنید تا در زندگی تان سرازیر شود.

سرعت به پایان رساندن کارها

آنتونی ترولپ نویسنده و نمایش نامه نویسی بود که برای نوشتن کتاب هایش از قانون پانزده دقیقه ای استفاده کرد. او تصمیم گرفت که هر 15 دقیقه تعداد 250 کلمه را برای کتابش نوشته باشد. بنابراین او موفقیت کارش را هر بار در پانزده دقیقه بدست می آورد و لازم نبود برای بدست آوردن موفقیت، سه ماه برای تمام شدن کتاب یا سه روز برای تمام شدن یک فصل آن صبر کند. او در هر 15 دقیقه می توانست میزان پیشرفتش را اندازه گیری نماید.

بازه های 15 دقیقه ای معیار خوبی برای سنجش پیشرفت ترولپ بودند، زیرا او در خلال انجام فعالیت های بزرگ می توانست حس تمام شدن زود هنگام کارش را تجرب کند. بدین ترتیب، او هم سود بلند مدت انجام مهم ترین کار را می برد و هم پاداش اتمام سریع بازه های زمانی کوتاه را می گرفت.

برای دراز مدت کار کنید، ولی پیشرفت خود را کوتاه مدت بسنجید.

روش برنامه ریزی آی وی لی

آی وی لی تاجری خود ساخته بود و برنامه روزانه او بدین ترتیب بود:

1. در پایان هر روز کاری شش فعالیت مهم فردا را یادداشت کنید. بیشتر از شش تا ننویسید. آن شش کار را برحسب اولویت واقعی شان مرتب کنید.
2. با آمدن فردا، بر اولین فعالیت لیست تمرکز کنید. آن قدر کار کنید که این فعالیت تمام شود. تا این فعالیت را تمام نکرده اید، فعالیت بعدی را شروع نکنید.
3. همین روال را برای بقیه فعالیت ها تکرار کنید. در پایان روز، فعالیت های ناتمام رت به لیست جدید روز بعد منتقل کنید.
4. این فرآیند را در هر روز کاری تکرار کنید.

روش آی وی لی در عین ساده بودن بسیار کارآمد است زیرا شما به موارد ضروری رسیدگی می کنید. آسان است و راحت می توانید به کار ببندید. وادارتان می کند تصمیم های سخت بگیرید. سختی شروع را از بین می بردو وادارتان می کند در هر لحظه فقط یک کار انجام دهید.

مهم ترین فعالیت هر روز را در ابتدای آن روز انجام دهید.

افسانه چند وظیفگی

اگر مغز بدون از هم گسیختگی و شاخه به شاخه پریدن می توانست از کاری به کار دیگر منتقل شود، مشکلی نبود، ولی مشکل این جاست که نمی تواند. چند وظیفگی باعث می شود هربار که از شاخه ای به شاخه ی دیگر می پرید، تاوان فکری آن را بدهید. در روان شناسی به این غرامت ذهنی هزینه ی سوئیچینگ گفته می شود. هزینه سوئیچینگ وقفه ای در عملکرد مغز است که آن را هنگام معطوف کردن توجه از یک فعالیت به فعالیت دیگر تجربه می کنیم.

مردم امروزه تصور می کنند مشغولیت به همه چیز بهتر از عالی بودن در یک کار بخصوص است و همین موضوع باعث عدم پیشرفت آن ها می شود. برای رهایی از چند وظیفگی بهتر است که به یاد داشته باشید انجام کارهای بیشتر سبب نتایج سریع تر و بهتر نمی شود. انجام فعالیت هایی بهتر است که به نتایج بهتر می انجامد. لازمه تسلط یافتن تمرکز و استمرار است. گام بعدی نه گفتن به مشغولیت ها می باشد. نه گفتن به هر چیزی که آن ها را از تنها اولویت زندگی تان باز می دارد.

اگر به چیزی متعهد نباشید، همه چیز مایه ی حواس پرتی شما خواهد بود.

 چگونه نیروهای اصطکاکی بازدارنده را کاهش دهید؟

وقتی می خواهید کاری را با بیشترین ظرفیت و به بهترین نحو انجام دهید، باید آگاهانه و حساب شده برخی از کارهای اضطراری را که می توانید به تعویق بیندازید، برای لحظاتی کنار بگذارید. برای این کار لازم است که :

1. انرژی تان را مدیریت کنید، نه زمانتان را.
2. هیچ گاه قبل از ظهر ایمیل تان را بازبینی نکنید.
3. گوشی تان را در اتاق دیگری بگذارید.
4. در حالت تمام صفحه کار کنید.
5. همه ی فعالیت های برهم زننده ی حواس را از صبح خود حذف کنید.

ابتدا کار خلاقانه را انجام دهید و سپس کار منفعلانه.

راهبرد دو لیست وارن بافت

وارن بافت یکی از ثروتمندان افراد جهان است. او موفق ترین سرمایه گذار قرن بیستم است. موفقیت بافت نشان دهنده ی درک خوب او از مدیریت زمان است. راهبرد دئ لیست دارای سه مرحله است:

1. بافت از فلینت (دوست خلبان خود) خواست 25 هدف مهم شغلی خود را بنویسد. شما نیز می توانید این تمرین را برای اهدافتان در بازه ی زمانی کوتاه انجام دهید.
2. سپس بافت از فلینت خواست لیستش را بررسی کند و دور پنج هدف مهم تر را خط بکشد.
3. اکنون فلینت دو لیست داشت.فلینت قصد داشت این 5 کار را به زودی انجام دهد. این جا بود که بافت دربارهی لیست دوم از او پرسید که تکلیف لیست دوم چه می شود؟ فلینت پاسخ داد: راستش تمرکز من بر این 5 هدف است و بد نیست گاهی به این لیست نگاهی بیندازم. بافت در پاسخ گفت: نه مایک، اشتباه می کنی. هر چیزی که دورش را خط نکشیدی، یعنی نباید سراغش بروی. تا 5 هدف اصلیت به سرانجام نرسیده است مهم نیست که آن ها چه هستند.

قدرت حذف کردن یکی از مهم ترین کارهایی است که ما باید انجام دهیم. پرهیز از کارهای ظاهراً عقلانی ولی کم بازده دشوار است. هر رفتاری هزینه دارد، حتی رفتارهای عادی هم عادی نیستند. پس بی رحمانه قلع و قمع کنید.

خطرناک ترین عوامل حواس پرتی آن هایی اند که شما عاشقشان هستید، ولی آن ها عاشقتان نیستند.

قوانین نیوتن برای انجام کارها

قانون اول بهره وری نیوتن:

اجسام، چه در حال سکون و چه با سرعت ثابت در حال حرکت، به همان حال باقی می مانند، مگر اینکه بر اثر نیرویی خارجی به تغییر حالت مجبور شوند. به تعویق انداختن کارها گویی قانون اساسی این عالم است. این یعنی راهی برای شروع پیدا کنید. همین که شروع کنید، ادامه مسیر برایتان هموار می شود.

قانون دوم بهره وری نیوتن:

F=ma برآیند نیروهای وارد به یک جسم برابر است با جرم جسم ضرب در شتاب آن(یعنی نیرو مساوی است با جرم ضرب در شتاب). اگر می خواهید بهره وری خود را افزایش دهید، صرفاً به حجم کار توجه نکنید، بلکه راستا و جهت انجام آن را هم در نظر بگیرید. شما فقط مقدار مشخص نیرو برای انجام دادن کارهایتان در اختیار دارید و جایی که این نیروها را وادار می کنید به اندازه ی زحمتی که می کشید اهمیت دارد.

قانون سوم بهره وری نیوتن:

هنگامی که جسمی به جسم دیگر نیرو وارد می کند، جسم دوم نیز هم زمان نیرویی برابر ولی خلاف جهت آن وارد می کند. همه ی ما سرعت متوسطی برای پیش بردن اهداف زندگی مان در اختیار داریم. سطح کارایی و بهره وری ما اغلب از توازن نیروهای مولد( تمرکز مثبت اندیشی) و غیر مولد(استرس، کمبود خواب و تلاش برای انجام چند کار هم زمان) در زندگی نشئت می گیرد که به نیروهای برابر و مخالف نیوتن بسیار شبیه است.

با توجه به قانون سوم، دو انتخاب دارید. انتخاب اول افزایش حجم نیروهای مولد است. با افزایش سطح نیروهای مولد، اثرگذاری نیروهای غیر مولد را کاهش دهید و بر آن ها غلبه کنید. انتخاب دوم حذف نیروهای مخالف است؛ زندگی تان را ساده تر کنید.

تعداد مسئولیت هایتان را کاهش دهید و نیروهایی که شما را در زندگی عقب رانده اند حذف کنید.

تنها روش بهره وری که به آن نیاز دارید

با انجام دادن مهم ترین کارتان در ابتدای صبح، پیشرفتی خیره کننده داشته باشید. اگر مهم ترین کارتان را در ابتدای روز انجام دهید، همیشه مطمئنید کار مهمی انجام داده اید. زیرا عزم و اراده در ابتدای روز بیشتر است. این یعنی می توانید از حداکثر سطح انرژی و تلاشتان برای انجام مهم ترین کار استفاده کنید. بنا به تجربه هر چه روز جلوتر می رود، احتمال بهم ریختن برنامه با فعالیت های ثانویه بیشتر می شود و در چنین شرایطی به ندرت می شود به برنامه پایبند ماند. انجام مهم ترین فعالیت در ابتدای روز مانع وقوع این اتفاق می شود. در نظر داشته باشید که ذهن انسان از پروژه های نیمه تمام بیزار است. کار نیمه تمام تنش و استرس ایجاد می کند.

مهم ترین فعالیت ها در زندگی ما آن هایی اند که امیدها، رؤیاها، خلاقیت ها و کسب و کار ما را پیش می برند.

جعبه آیزنهاور

راهبرد آیزنهاور به سادگی فعالیت های ما را سامان دهی می کند. طبق این ماتریس، فعالیت ها به چهار دسته تقسیم می شوند:

1. فوری و مهم (فعالیت هایی که بلافاصله انجام می دهید.)
2. غیرفوری و مهم (فعالیت هایی که برای انجام شان در آینده برنامه ریزی می کنید.)
3. فوری و غیر مهم (فعالیت هایی که به دیگران واگذار می کنید.)
4. نه فوری نه مهم (فعالیت هایی که حذفشان می کنید.)

سریع ترین راه برای انجام دادن یک فعالیت آن است که انجام ندهید.

چگونه کارها را پشت گوش نیندازیم؟

در ابتدا تصمیم های تکراری اراده را ضعیف می کنند؛ حتی تصمیم های ناچیزی مثل بازینی کردن یا نکردن ایمیل یا بخور نخورهای رژیم غذایی که مدام شما را سر دوراهی قرار می دهند. شاید در ابتدا شما 5 دقیقه، یک ساعت یا حتی یک هفته تحمل کنید، ولی در نهایت اراده ی شما ضعیف می شود و تسلیم خواهید شد. این اتفاق به خستگی تصمیم معروف است و بر اراده و تصمیم های روزانه ی ما تأثیری چشمگیر دارد. محدودیت ها مفیدند. با حذف تصمیم هایی که مدام جلوی راهتان سبز می شود، پایبندی به عادت های خوب آسان می شود.

وقتی موقع تصمیم گیری با انتخاب های زیادی رو به رو می شوید، به سختی می توانید درست انتخاب کنید یا اصلاً انتخاب کنید. این همان چیزی است که به آن پارادوکس انتخاب می گویند. به یاد داشته باشید که محدودیت خوب است.

گاهی تنها چیز لازم تونلی است که ما را به حرکت در مسیری مشخص محدود کند.

هشت راه مفید برای بهره وری از صبح

1. انرژی تان را مدیریت کنید نه زمان تان را؛ مثلاً انرژی خلاقانه من صبح ها بسیار بیشتر است، بنابراین این وقت از روز را برای نوشتن انتخاب می کنم.
2. از شب قبل خود را برای فردا آماده کنید. شب ها وقت بگذارید و لیست کارهای فردا را آماده کنید. این کار فقط ده دقیقه زمان می برد ولی روز بعد سه ساعت در وقتم صرفه جویی می کند.
3. تا ظهر ایمیل و اینستا را باز نکنید. ساده بنظر می رسد ولی کسی به آن عمل نمی کند. هیچ کس خبر مهمی را از طریق پیام به شما اطلاع نمی دهد.
4. گوشی تان را خاموش کنید و در اتاق دیگری بگذارید یا لااقل جلوی چشم تان نباشد. در این صورت وسوسه نمی شوید که پیام هایتان را چک کنید.
5. جای خنکی کار کنید. کم کردن دما یا رفتن به جایی خنک تر راه ساده ای برای ایجاد تمرکز ذهنی است.
6. بنشینید یا برخیزید. ذهن شما برای کارکرد درست به اکسیژن نیاز دارد. ریه ها برای اکسیژن رسانی به اعضای بدن به انبساط و انقباض محتاج اند. وقتی نشسته اید قوز می کنید و این عمل اتفاق نمی افتد.
7. غذا را به چشم پاداش سختکوشی تان ببینید.
8. روزتان را با پیش برنامه آغاز کنید. من روزم را با نوشیدن آب شروع می کنم بعضی ها با ده دقیقه مدیتیشن شروع می کنند. این روال ساده به مغزتان سیگنال می دهد که وقتش است وارد حالت کار شوید. علاوه بر این، پیش برنامه راهی برای غلبه بر بی انگیزگی هاست.

همین تصمیم های ساده ی تکراری است که زندگی، سلامتی و شغل ما را می سازد.

افزایش سرعت متوسط با روش ارتقای عادت

با سرعت متوسط، زمان زیادی لازم نیست که به نتایج خارق العاده برسید. داشتن استمرار مهم تر از سرعت بالا است. بهبود عادت می گوید که، با در نظر گرفتن اهداف و سرعت متوسط کنونی، به این فکر کنید که چطور می توانید، با اندکی تغییر در آهنگ این حرکت مستمر، بازده و خروجی کارتان را افزایش دهید. مثلاً می توانم با پیروی از این روش، بجای معین کردن انتشار دو مقاله در روزهای مشخص، روزی هزار کلمه بنویسم. با این روش احتمالاً بتوانم هفته ای همان دو مقاله را بنویسم و بتوانم در کنار این برنامه به بقیه ی فعالیت هایم برسم.

برای رسیدن به نتایج خیره کننده در سلامتی، کار و زندگی تان تلاش زیادی نیاز نیست، کافی است پیوسته و مستمر حرکت کنید.

چطور بهتر تمرکز کنیم

تا الان شده فعالیتی را انجام دهید که لازم بوده حتماً آن را به پایان برسانید؟ چه شد؟ بالاخره آن را تمام کردید؟ برای پیشرفت در مسیر اهداف تان نیازی نیست یاد بگیرید چطور بهتر تمرکز کنید، باید یاد بگیرید چطور فعالیت مشخصی را انتخاب کنید و به انجام آن پایبند بمانید. باید چیزی را انتخاب کنید و چهار چشمی همان را بپایید.

نباید همه ی کارها را با هم انجام دهید. فقط یک کار وجود دارد که همین الان باید انجام دهید.

سه روش کاربردی در مدیریت زمان

در زندگی کارهای مهم و کارهای فوری اغلب با هم تفاوت آشکاری دارند. چطور از 24 ساعت شبانه روز مؤثرتر استفاده کنیم؟ برای پاسخ به این سؤال به سه ترفند زیر توجه کنید:

1. کارهای نیمه تمام را به هر قیمتی حذف کنید.
2. مهم ترین کار را قبل از همه ی کارهای دیگر انجام دهید.
3. مقیاس هدف را کوچک کنید، ولی به برنامه پایبند بمانید.

چرا شروع کردن از موفق شدن مهم تر است؟

مسیر رسیدن به تعالی درس هایی بیشتر از رسیدن به خود تعالی دارد. آیا سختی راه اندازی کسب و کار جدید را به جان می خرید؟ آیا به اندازه ای مشتاقید که کارتان را در شرایطی که از تولید محصولات بی کیفیت به تنگ آمده اید بهبود ببخشید؟ همه ی این ها در یک چیز خلاصه می شود؛ صرف نظر از بهتر شدن یا بدتر شدن اوضاع، آیا مایلید شروع کنید؟

میل به شروع یا خواستن کوچک ترین چیز در زندگی است که بزرگترین تفاوت ها را ایجاد می کند. اول شدن را کنار بگذارید. بیشتر اوقات اهمیت ارزشی که ایجاد می کنید به اندازه ی تلاش برای رسیدن به آن نیست، مخصوصاً وقتی در آغاز راه هستید.

شهامت آغاز کردن از رسیدن به موفقیت مهم تر است، زیرا افرادی که مدام کارها را شروع می کنند، همان هایی هستند که کارها را تا آخر نیز انجام می دهند و تمام می کنند. برای دست یابی به زندگی سالم هرچه فکر می کنم، مهارتی مهم تر از میل به شروع به ذهنم نمی رسد.

آغاز کنید؛ زندگی صحنه ی تمرین نیست.

پنج راه غلبه بر خستگی تصمیم گیری

تصمیم های کوچک روزانه تأثیر شگرفی بر قدرت اراده ی شما برای تصمیم گیری های مهم دارند. از همه مهم تر، مشخص شده است که تصمیم گیری های کوچک می توانند به شما کمک کنند بر قدرت اراده تان تسلط یابید و به صورت منسجم تصمیم های بهتری بگیرید. درست همانند ماهیچه هایتان که بعد از چندین تمرین ورزشی خسته می شوند، قدرت اراده تان نیز با تصمیم گیری های مکرر کم می شود. به این پدیده اصطلاحاً خستگی تصمیم گیری می گویند. برای حل این مشکل:

1. هر شب تصمیم های روز بعد را برنامه ریزی کنید.
2. مهم ترین کارها را اول انجام دهید.
3. تصمیم گیری را کنار بگذارید؛ تعهد دادن را آغاز کنید.
4. اگر مجبورید در ادامه ی روز تصمیم های خوبی بگیرید، اول چیزی بخورید.
5. ساده سازی کنید. به دنبال راه هایی برای ساده کردن زندگی تان باشید.

قدرت اراده یکی از حوزه های زندگی است که قطعاً می توانید خروجی تان را در آن بهتر کنید؛ اگر تعداد ورودی تان را کم کنید.

 پنج در درباره ی اشتباه کردن

اشتباه کردن آن طور که فکر می کنید، بد نیست. من اشتباهات زیادی مرتکب شده ام و از تجاربم پنج درس مهم گرفته ام:

1. انتخاب هایی که بعدها مشخص می شود ظاهراً ضعیف بوده اند نشانه ی رشدند و با هوش یا میزان ارزشمندی ما ارتباطی ندارند.
2. با توجه به این که اولین انتخابتان احتمالاً غلط است، بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که شروع کنید.
3. موضوعاتی را که خیلی بزرگ اند و نظارت بر آن ها سخت است به وظایف کوچک تری تقسیم کنید که بشود بر آن ها نظارت کرد.
4. زمانی می توانید به حس غریزی تان اعتماد منید که دانش و تجربه ی لازم را برای دفاع از آن داشته باشید.
5. این حقیقت که شکست اتفاق خواهد افتاد بهانه ای نیست برای اینکه منتظر شکست باشید.

از قضاوت کردن خود دست بردارید و رشد کردن را شروع کنید.

باورهای معمولی که از آن ها درک اشتباهی داریم

• چیزی که درباره ی اهمیتش مبالغه می شود؛ پر مشغله بودن.
• چیزی که دست کم گرفته می شود؛ هر دفعه انجام دادن یک کار. (در حرکت بودن با اقدام و عمل کردن متفاوت است.)
• چیزی که درباره ی اهمیتش مبالغه می شود؛ پرهیز از انتقاد.
• چیزی که دست کم گرفته می شود؛ به اشتراک گذاشتن ایده های ناب
• چیزی که درباره ی اهمیتش مبالغه می شود؛ آزادی نامحدود
• چیزی که دست کم گرفته می شود؛ محدودیت هایی که به دقت طراحی شده اند
• چیزی که درباره ی اهمیتش مبالغه می شود؛ مدارج تحصیلی، مدرک ها و گواهی نامه
• چیزی که دست کم گرفته می شود؛ شجاعت و خلاقیت

• چیزی که درباره ی اهمیتش مبالغه می شود؛ با انگیزه شدن
• چیزی که دست کم گرفته می شود؛ تغییر محیط

• چیزی که درباره ی اهمیتش مبالغه می شود؛ تماشا کردن اخبار
• چیزی که دست کم گرفته می شود؛ خواندن کتاب های قدیمی

• چیزی که درباره ی اهمیتش مبالغه می شود؛ کشف چیز جدید
• چیزی که دست کم گرفته می شود؛ تسلط بر اصول

• چیزی که درباره ی اهمیتش مبالغه می شود؛ رهبر بودن
• چیزی که دست کم گرفته می شود؛ هم تیمی بهتر بودن

• چیزی که درباره ی اهمیتش مبالغه می شود؛ موفقیت
• چیزی که دست کم گرفته می شود؛ بهتر شدن

• چیزی که درباره ی اهمیتش مبالغه می شود؛ ورزش کردن تا حد از پا درآمدن
• چیزی که دست کم گرفته می شود؛ رها نکردن تمرینات

بهتر از هر روز کمی پیشرفت کنید. کارهایی انجام دهید که می توانید ادامه شان دهید.

در دنیای ناقص چطور تصمیم بگیریم

با توجه به اینکه هیچ نگاه واحدی به جهان در همه ی شرایط درست نیست، برای تصمیم گیری چه گام هایی می توانیم برداریم؟

یک رویکرد این است که مجموعه ای وسیع از چارچوب ها برای تفکر درباره ی جهان بسازیم. بعضی از کارشناسان به هر چارچوب مدل ذهنی می گویند. هر مدل ذهنی یک روش تفکر درباره ی جهان است. در ادامه سه روش تفکر درباره ی بازدهی آمده است:

1. قانون دو دقیقه ای: اگر کاری کمتر از دو دقیقه طول می کشد، همین الان انجامش دهید. هدف قانون فوق این است که کمک کند کارها را به تعویق نیندازید و دست به کار شوید.
2. روش آی وی لی: شش تا از مهم ترین کارهایی را که فردا باید انجام دهید بنویسید. فهرست وظایفی بسازید و موارد را اولویت بندی و به ترتیب روی آن ها کار کنید. هدف روش فوق این است که به شما کمک کند اول مهم ترین کارها را انجام دهید.
3. راهبرد ساینفیلد: عادتی جدید انتخاب کنید و هر روزی که به آن پایبندید و آن را انجام می دهید، یک ایکس بزرگ در تقویم بکشید. هدف روش فوق این است که به شما کمک کند ثبات قدمتان را حفظ کنید و رشته ی یک رفتار خوب از هم گسسته نشود.

در جهان از چنین نعمتی بهره مند نیستیم که قبل از اقدام از اقدام منتظر بمانیم راه حل کاملی پیدا شود.

چرا حقایق نظرمان را تغییر نمی دهند

سخت ترین موضوعات را می شود به کند ذهن ترین افراد توضیح داد، اگر از قبل ایده ای درباره ی آن موضوع نساخته باشد. اما حتی ساده ترین موضوعات را نمی شود به باهوش ترین افراد توضیح داد، اگر خودش را قاطعانه قانع کرده باشد چیزی را که در مقابلش قرار دارد بدون اندکی شک و شبهه می داند.

انسان ها به دیدگاهی نسبتاً صحیح به جهان نیاز دارند که زنده بمانند. اگر مدلتان از حقیقت با جهان واقعی تفاوت زیادی داشته باشد، هر روز تقلا می کنید اقداماتی مؤثر انجام دهید. فهم حقیقت شرایط مهم است، اما جزو قبیله بودن هم اهمیت دارد.

ما انسان ها همگی در طول زندگی مجموعه ای از باورها را در درون خود داریم که توسط اتفاقات زندگی در ما شکل می گیرند. باورها به دو دسته سازنده و مخرب تقسیم می شوند. ما همیشه به این دلیل که چیزی درست است به آن باور نداریم، گاهی به چیزهایی باور داریم که ما را در برابر افرادی که به آن ها اهمیت می دهیم خوب جلوه مب دهد. باورهای غلط یا مخرب ممکن است از نظر اجتماعی مفید باشند، حتی اگر از حیث حقیقت امر سودمند نباشند.

در نظر داشته باشید، افرادی که بیشتر احتمال دارد نظرمان را تغییر دهند، همان کسانی اند که با آن ها در 98 درصد از موضوعات موافقیم. برای تغییر باورها معمولاً کتاب ها ابزارهای بهتری اند تا بحث و گفت و گو. کتاب خواندن مثل این است که بذر ایده ای را آرام در ذهن او بکارید و اجازه دهید خودش رشد کند. پس برای تغییر در نظر، نوع تفکر و یا ایده هایتان بهتر است روی باورهای خود کار انجام دهید. مطالعه مقاله چگونه باورهای منفی را تغیر دهیم را به شما توصیه می کنیم.

تمام زندگی انسان را باورهایش می سازد.

نتیجه گیری

در این مقاله قصد داشتیم که شما را به برخی از مطالب مهم کتاب قدرت شروع ناقص آشنا کنیم. کتاب ها مهم ترین دوست های ما در تمام زندگی مان هستند و برای همین لازم است که کتاب خوب بخوانیم. مطالب مفید در تغییر باور های ما بسیار مؤثرند و با تغییر باورهای ما هدف های ما هم تغییر خواهد کرد یا راه رسیدن به هدف هایمان بهتر خواهد شد. همین باور مخرب کامل بودن در بسیاری از مراحل زندگی ما مانع از حرکت کردن ما می شود. باورهای سازنده بسازید و آن ها را با تکرار تقویت کنید. موفق شاد باشید.